- حل مسئله به اطلاعات نیاز دارد، اطلاعاتی که حتیالمقدور باید دقیق باشند.
اطلاعات دقیق یعنی اطلاعاتی که نظر و چشماندازهای طیف وسیعی از افراد را منعکس کند. بدون دسترسی به این سطح از اطلاعات، پروژههای مشاوره، یکجانبه به مسائل نگاه کرده و راهحل جامعی ارائه نمیکنند. به این دلیل لازم است تا جایی که امکان دارد مشاورهگیرنده هم در پروژه مشاوره دخیل شود.
- حل مسئه زمانی اثربخش است که مشارکتکنندگان بهصورت باز و آزاد انتخاب کنند.
انتخاب آزادانه و باز میتواند منجر به تولید نظرها و ایدههای متفاوت و باکیفیت شود. همچنین احتمال پذیرش و بهکارگیری پیشنهادها و رسیدن به تغییر مدنظر را بالاتر میبرد.
- اجرای موفقیتآمیز پروژه نیازمند تعهد درونی کارفرما است.
اگر بهطور دقیق راه را برای سازمان کارفرما مشخص کنیم، ممکن است کاری را که میخواهیم بهخوبی انجام دهند؛ اما فقط تا وقتی که ما بالای سرشان هستیم! یعنی ایده مدنظر ما در سازمان مشاورهگیرنده درونی نمیشود. حتی ممکن است بعداً ما را ملامت کنند که چرا در انتقال دانش کوتاهی کردهایم. بالعکس اگر راه برای آنها باز باشد و بتوانند در برنامهریزی و اجرای پروژه مشارکت داشته باشند، علاوه بر اینکه تغییر انجام شده و مشتری نیز یاد میگیرد، تعهدی درونی در سازمان کارفرما برای موفقیت پروژه ایجاد میشود.